هنر و سرگرمیادبیات

گوگول. "این پالتو،" تجزیه و تحلیل داستان

داستان "این پالتو" یکی از بهترین آثار مرموز (در نظر است فیلسوف Berdyaev) نویسنده روسی Gogolya Nikolaya Vasilevicha. داستان در مورد زندگی از "مرد کوچک" Akaky Bashmachkin رونویس ساده از یکی از بسیاری از دفاتر شهر شهرستان، خواننده را در انعکاس عمیق تر بر روی معنای زندگی است.

"مرا تنها بگذارید ..."

تجزیه و تحلیل از کار "این پالتو" توسط گوگول نیاز به یک رویکرد متفکر. Akakiy Bashmachnikov - و نه فقط یک مرد "کمی،" او ئی ناچیز تاکید جدا از زندگی است. او هیچ خواسته ها، کل ظاهر خود را، او به نظر می رسد برای گفتن به دیگران: "من به شما التماس به من را تنها بگذار" مقامات جوان باعث سرگرم کننده از Akaky، اما بد نیست، اما هنوز هم ناامید کننده است. جمع آوری در اطراف و رقابت در شوخ طبعی است. گاهی اوقات بیماران لمس کنید و سپس کفاش سر خود را بالا می برد و گفت: "چرا شما انجام دهد؟". متن روایت از حال حاضر تنش های اجتماعی، آن را احساس و ارائه می دهد نیکولای گوگول Vasilevich شرکت. "پالتو" (تجزیه و تحلیل کوتاه از این رمان می تواند طولانی تر خودش) شامل بافت روانی پیچیده است.

افکار و آرمان

آکاکی تنها شور کار او بود. او کپی اسناد مرتب، تمیز، با عشق است. وقتی به خانه رسیدم، و چیزی شبیه یک شام، کفاش شروع به قدم زدن در اتاق، زمان به آرامی برای او گذشت، با این حال، او به وزن نیست. آکاکی نشست و تمام شب نوشت. سپس او به رختخواب رفت، فکر کردن در مورد اسنادی که تا به حال برای روز بعد بازنویسی شود. این افکار او راضی است. کاغذ، قلم و جوهر معنای زندگی، "مرد کوچک"، که در اواخر دهه پنجاه خود بود. افکار و آرمان های Akaky تنها می تواند یک نویسنده مانند گوگول را شرح دهید. "این پالتو" است با مشکل بزرگ تجزیه و تحلیل، به دلیل یک داستان کوچک به جمع آوری به عنوان بسیاری از درگیری های روانی است که به اندازه کافی برای یک رمان است.

حقوق و پنهان سازی جدید

حقوق و دستمزد Akaky 36 روبل در ماه بود، پول به سختی به مسکن و غذا پرداخت بود. هنگامی که در یخبندان سنت پترزبورگ زده، کفاش در یک موقعیت دشوار بود. لباس خود را به سوراخ فرسوده شد از سرد او بود را نجات داد. poisterlas پالتو بر روی شانه و پشت، آستین در آرنج پاره شد. استادانه وضعیت دراماتیک نیکولای گوگول Vasilevich شرکت توصیف می کند. "این پالتو"، موضوع این است که فراتر از محدوده روایت معمولی، باعث می شود شما در مورد بسیاری از چیزها تعجب می کنم. Akakiy آکاکی به یک خیاط رفت و به ترمیم لباس های خود را، اما او گفت که "nemozhno تعمیر" نیاز به یک پالتو جدید. و قیمت تماس بگیرید - 80 روبل. پول برای Bashmachnikova بزرگ است که او در تمام ندارد. حال به طرز وحشیانه ای صرفه جویی به جمع آوری مقدار مورد نیاز.

پس از مدتی در دفتر این جایزه را به مقامات داده شد. Akaky 20 روبل است. همراه با حقوق و دستمزد به دست آمده دارای مقدار کافی است. او به خیاط رفت. در اینجا تعاریف دقیق از متون نشان داد وضعیت دراماتیک است تنها توسط نویسندگانی مانند گوگول. "این پالتو" (تجزیه و تحلیل این داستان غیر ممکن است بدون به منظور احساس فاجعه انسان نیست، هیچ فرصتی برای فقط رفتن و خرید یک کت را انجام دهید) لمس به هسته است.

مرگ از "مرد کوچک"

پنهان سازی جدید تبدیل جشن برای چشم - لباس بارانی، یقه گربه، دکمه های برنج، این همه حتی آن را به عنوان Bashmachnikova بر زندگی نا امید کننده خود را برداشته. او ایستاد، شروع به لبخند، احساس مثل یک مرد. همکاران رقابت تبلیغ Akaky تجدید دعوت به حزب. پس از قهرمان از روز به خانه رفت، شجاعانه قدم به قدم در پیاده رو oledenevshemu حتی بر روی یک زن عبور آمار، و هنگامی که خاموش نوسکی، دو مرد به او نزدیک، مرعوب و زمان خاموش کت خود. برای هفته آینده Akakiy آکاکی به ایستگاه پلیس رفت، امیدوار razyschut چیزی که جدید است. سپس او را به حال فروپاشی عصبی، تب را آغاز کرده است. "مرد کوچولو" مرده است. به طوری که زندگی از شخصیت او نیکولای گوگول Vasilevich شرکت به پایان رسید. "این پالتو"، تجزیه و تحلیل این داستان می تواند بی وقفه تمرین، به طور مداوم نشان می دهد چهره های جدید.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.atomiyme.com. Theme powered by WordPress.