هنر و سرگرمیادبیات

اوکس، "پسر در دریا": خلاصه. "پسر توسط دریای": یک بازگویی داستان برای دفتر خاطرات خواننده

در این مقاله ما شما را با کار معروف نیکلای دوبوف، دقیق تر، خلاصه آن ارائه نماید. "پسر توسط دریا" فصل در ارائه ما بسیار آسان است به خواندن.

داستان گفت که پدر و مادر این پسر Sashuka همراه با یک گروه از ماهیگیران در دریا است. از آنچه که او را دیدم به آن حتی سختی تنفس شود. یک پسر به بررسی ساحل و یک غرفه در یک برج بالا شبکه، در نزدیکی دیدم - حوض، که از آن بر روی ستون به ساحل مانند یک تکه لاستیک نوار طولانی افزایش می یابد.

نمک های شیب دار

این نوار نقاله است - ماهی صید شده بر روی آن است به گیاه نمک پوشش ارسال می شود. بخشی از کمربند خود در حوض پنهان در یک جعبه بزرگ آهن که در آن ماهیگیران ماهی ریخته است. Zhora شروع به مرتب کردن ماهی، که می آموزد و Sashuka.

ایگنات Prikhodko اشاره کرد عدم وجود یک توله سگ، چه می توان با خواندن این خلاصه به دست. "پسر توسط دریا" - یک داستان سرگرم کننده، که بیشتر توضیح می دهد چگونه Sashuk می رود به دریا، در پشت آن است که یک Zhora وجود دارد، می گوید که به مدت پنج سال در زندان برای ضرب و شتم یک دیکتاتور رئیس خرده نشست. پسر می شنود کلمه به عنوان "samorduy". در این فصل، این خلاصه است. "پسر توسط دریا" (برای دفتر خاطرات خواننده در این مقاله اطلاعات کافی فراهم می کند)، آن را پایان وجود دارد.

دیده بان شب

آنها دوست شد. Zhora گفت که از ایستادن بر روی بانک از برج نگهبانی نگاه کردن به مزاحمان. بیدار شدن از خواب در شب، Sashuk به برج، که در آن قابل درک است که در این محل می تواند نازی ها مرده باقی بماند ارسال می شود. و از آن بدتر با این واقعیت که او متوجه می شود که او به تنهایی در شب بود می شود.

خوانده شده در خلاصه. "پسر توسط دریا" - یک داستان که در آن وقایع شرح زیر است: ماموران مرزی متوجه وحشت است که در کلبه ماهیگیری با توجه به عدم Sashuka و انتقال مادر خود را آغاز کرد. کودک می داند که او را ضرب و شتم صبح است.

ستاره شناس

صبح پدر ottrepal گوش پسر، اما Sashuku شرمنده از این واقعیت است که ماهیگیران یک خنده خوب بیش از آن بود. آنها در اطراف مغازه نشسته، نوشیدن شراب قرمز. Zhora، دیدن کودک، او را به پادگان، جایی که او می دهد یک کاسه شیشه ای بزرگ، پوشش داده شده با صدف و پیچیده شده در شبکه است. Zhora او را "kuhtyl"، توضیح داد که آن شناور عظیمی از تور ماهیگیری است.

Sashuk، پنهان کردن یک هدیه زیر نیمکت، به بانک، جایی که او در پیراهن های رنگی می بیند یک مرد عجیب و غریب فرستاده می شود، شورت، پاناما، عینک با عینک بسیار ضخیم و ریش. با توجه به پسر، او شروع به صحبت کردن با او در مورد آنچه شما می توانید پیدا کردن اطلاعات بیشتر با خواندن این خلاصه. "پسر توسط دریای" یک داستان که در آن به طور معجزه آسایی در هم تنیده سرنوشت انسان است. به زودی معلوم می شود که چه خواهد شد این شخص در زندگی یک کودک است. پسر می پرسد که چرا او می پوشد یک ریش. مرد می گوید که او یک ستاره شناس است، و آنها نمی توانند بدون ریش است. این مرد در واقع تبدیل به یک متخصص فیزیک نجومی، که خانواده اش در تعطیلات به ارمغان آورد.

Anusya

ما همچنان به رسمیت شناختن خلاصه. "پسر توسط دریا" - یک داستان است که می گوید بیشتر در مورد آنچه به منجم Anusya می آید - دختر خود را، و Sashuka رفیق به نظر می رسد. Anusya کاملا بر خلاف گرفتند Nekrasov پر سر و صدا، دختران با نشاط. به نظر می رسید از دنیای دیگری باشد، با یک سفید پوست است. دوستان شروع به اجرا در امتداد ساحل. این بازی سرگرم کننده قطع شده توسط مادر مقعد، ممنوع کردن دختر خود را به برقراری ارتباط با یک "پسر کوچک کثیف."

خشم Sashuk و توهین بزرگی شروع می شود به جلو و به ساحل چتر دریایی، خواب آنها تحمیل "عمه خطرناک." به او، و به زودی عضو Anusya، که می پرسد نیست که در مادر من به جرم می شود، چرا که او تعداد زیادی از تعصبات خرده بورژوا بود. دختر موفق به خاک در سراسر لباس گریس سراسر نوار نقاله ریخته است.

خدای نارنجی

اما این پایان خلاصه ما نیست. "پسر در دریا" (اطلاعات زیر برای دفتر خاطرات خواننده مفید است) - یک داستان جالب در مورد سرنوشت یک فرزند است. همانطور که معلوم شد، Sashuk استفاده به با مادر بزرگ من، که او را مجبور به نماز خواندن زندگی می کنند. او فرزند که خدا برای همه چیز و همه چیز را می بیند مجازات است. مادربزرگ فوت شش ماه پیش، و پس از آن پسر به پدر و مادر خود بردند.

ایمان به خدا Sashuku جایگزین اعتقاد به اتومبیل. پسر شوید که ماشین موجودات زنده، زندگی مخفی خود زندگی است. او تا کنون تنها ملاقات کامیون، اما در حال حاضر او یک معجزه پیدا کرده است - نارنجی خیره کننده "Moskvich". این معجزه متعلق به ستاره شناس بود. احساسات Sashuk پری پیراهن خود را برای پاک کردن کلاه چرخ آغاز می شود. از آن تاخیر پشت سر و Anusya و پس از آن لباس او و حتی آلوده بود.

ستاره شناس و همسرش آنها را در عمل گرفتار شده است. دختر می شود چوبکاری از مادر خود را. Sashuk جرم دوباره، اما از معجزه نارنجی او را ترک کنید. با توجه به کودک صدمه دیده است، مجوز منجم خود را به سوار شدن بر روی وسیله نقلیه. همسر او بسیار ناراضی است، چرا که بر این باور است که یک کودک ممکن است بیمار.

مواد غذایی ما

در صبح مادر از تخت نیست. او Sashuka خواند، به او می دهد کلید از گنجه و خواسته به طبخ شام. اما کودک نمی داند که چگونه به طبخ، و مادر من آن است که از تخت منجر شده است. بعدها در داستان "پسر در دریا،" گفت که در شربت خانه چربی آرتل است. کودک واقعا می خواهید را به یک قطعه، اما در حال حاضر به همان اندازه که برای فرنی لازم است را ممنوع کرده است و کاهش حتی فکر کردن، و در حال حاضر با پرتو های قطع تنها یک تکه نان.

پاپ Sashuka به تعجب واداشت. این روستا در نزدیکی یک زندگی پیراپزشک قرار دارد، اما برای او انجام در آنچه که همسر خود را نمی کند. فرنی بسیار تلخ و سرد بود، اما به نظر می رسد یک آشپز کمی فوق العاده خوشمزه.

اتومبیل

بعد از ظهر Sashuk کمک Zhora شستن دیگ بخار، و پس از آن اجرا می شود به مادرش. که حتی بدتر، و کودک افسرده شود. او اجازه می دهد تا از فرزند خود، پس از آن او می رود به در منجم ماشین نگاه کنید. رفتن به بازداشتگاه خود را، Sashuk در دیدار پاپ - او در مزرعه بود، اما ماشین می کنید.

اما پسر در کنار دریا ناگهان ماشین نارنجی یافت و با پدر او برای دیدار با ستاره شناس. مامان پشته منظمی در صندلی عقب، پدر نشسته است در مقابل، پس از آن ماشین درایو خاموش.

Kuhtyl

مادر در بیمارستان بستری شد. در عوض آن را در زمان به طبخ ایگنات. صبح Sashuk می رود به ستاره شناس و می بیند که آنها را ترک. مقعد پسر خداحافظی می دهد گنج خود را - kuhtyl. او خوشحال بود، اما مادر من یک هدیه او بر میدارد و می اندازد کنار. kuhtyl لیسه آهن وجود دارد ضربه و سقوط کرد. با او چیزی در قلب پسر شکست. این می شود خشم فوق العاده تلخ در کل کودکان است قادر به عبور این خلاصه نمی شود.

"پسر در دریا" (اوکس) برای دفتر خاطرات خواننده: kugut

Sashuku به دور از خشم حرکت کمک می کند تا پرتوهای. ایگنات میزبان در سربازخانه، و کودک از او می پرسد برای قطع نان و پرتوهای خود. ایگنات آنها یک تکه کوچک نان اختصاص داده و گفت که برای تغذیه توله سگ - این ماساژ حاملگی.

با تیپ ماهیگیری می رسد. ماهیگیران مرتب سازی ماهی. توله سگ عشق غرور، آنچه که در اطراف اتفاق می افتد. او با خوشحالی اجرا می شود و بازدید پا ایگنات. تازه متولد آشپز عصبانی - او با تمام قدرت خود پرتو لگد، و او را به آب کردن حوض و غرق می افتد. زمانی که توله سگ گرفتار است، او در حال حاضر در حال مرگ بود. پسر خواستار مجرم "kugutom نفرین".

ماهیگیران در ناهار اشاره کرد که فرنی آشپز جدید معلوم شد تازه و بی مزه - آن را تا مقدار بسیار ناچیزی چربی. چه ایگنات پاسخ می دهد که آن را بسیار کوچک باقی مانده است. Zhora می خواهید به جستجو تنه ایگنات، که رنگ می بازد، و گفت که چربی نهفته است که با او، او را از خانه آورده بود. ایوان دانیلوویچ، مباشر از مزرعه خود را می اندازد.

ماهیگیران به دریا دوباره. کودک سمت چپ به تنهایی. به سرعت در حال تاریک، آسمان ستاره به نظر می رسد، اما پسر من ندارد و آنها را متوجه نیست - او خواب است.

در این و با این خلاصه به پایان می رسد. "پسر در دریا" (در سه کلمه، البته، غیر ممکن برای انتقال تمام احساسات است که شما تجربه هنگام خواندن کتاب) - یک داستان در مورد یک زندگی متفاوت و اغلب غیر قابل پیش بینی. امیدوارم، این مقاله به شما یک تصویر کامل از این محصول می دهد.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.atomiyme.com. Theme powered by WordPress.