هنر و سرگرمیادبیات

"افسانه Kozhemyako" به عنوان کار literatry قدیمی

حدود یک هزار سال پیش، از آن شروع به نظر می رسد نسخه خطی اولین بار در روسیه، که نویسندگان عمدتا راهبان بودند - کوچکترین ارتش از مردم تحصیل کرده است. یکی از آنها، "داستان های گذشته سال" تاریخ اسلاوها، نگرش نویسنده به اتفاق می افتد توصیف می کند.

بازتاب وقایع زندگی

نیکیتا Kozhemyaka - پسر جوان هنرمند، که در "داستان های گذشته سال" ذکر شد، در یک مبارزه تنها با دشمن-پچنگها او را خفه. "افسانه Kozhemyako" - یک داستان در مورد مار بد که به طور منظم به دور از هر خانه جوان دختر زیبا را گرفت و او را بلعیدم. این به نوبه خود به دختر مار شاه بود. "افسانه Kozhemyako" منعکس کننده که حوادثی را که در آن روز در زندگی از اسلاوها و خصمانه استپ خزرها گرفت. کاملا رایج ضبط از خزرها اسلاوها بود و آنها را در بردگی بالا بفروشید.

مارها - یک دزد و یک مهاجم، نماد خزرها. حتی در فینال "افسانه نیکیتا Kozhemyako" یادآور یک رابطه واقعی با این افراد است. تقسیم زمین و آب به طور مساوی بین Kozhemyako و مار نشان دهنده خدمات گمرکی از خزرها در سواحل دریای خزر است. این استعاره از نویسنده یک تهدید دائمی برای اسلاوها از قبایل خزر داد. به عنوان جنگ های طولانی با خزرها اسلاوها در پیروزی برای اولین به پایان رسید، لازم است به فکر می کنم که "افسانه Kozhemyako" منعکس کننده دقیقا رابطه نهایی، که یک پیروزی در X است - آغاز قرن یازدهم.

شوالیه

در واقع، اولین اشاره از قهرمانان از زمانی که شاهزاده ولادیمیر شروع به جذب مردم شکار برای حفاظت از مرزهای شمالی از نژاد اسلاو. حدود دو یا سه هزار نفر را دارد. درست است، آواز خواندن موجب قهرمانانه و همچنین قابلیت های بسیار بعد در طول یوغ مغول تاتار آغاز شد،؛ سپس کلمه "قهرمان" ( "Bogaturov") در زبان روسی است.

نبرد با پچنگها

"داستان های گذشته سال" حفظ دو داستان: یک مرد قدرتمند pobivshem جوان Pechenegian و ژله بلگورود. در اولین ( "افسانه Kozhemyako") صحبت کردن در مورد چگونه در مخالفت روس پچنگها و قاطع نقش بود به بازی یک دوئل از دو ورزشکار. این حوادث 992 سال بود. فقط پایان دادن به جنگ با خزرها، ولادیمیر به میهن خود بازگشت، اما پس از آن در طرف دیگر از دنیپر پچنگها متنفر شد. قبل از اینکه شما شروع به مبارزه، ما تصمیم به مبارزه با یک در یک. در مورد یک سرباز روس لغو پیروزی جنگ، پیروزی او پچنگها سه سال prodiltsya. مخالفان در ساحل مقابل رودخانه Trubezh ایستاده بود. مبارزه برگزار می شود، اما در اردوگاه از ولادیمیر Udaltsov آماده مبارزه با قهرمان پچنگها بود. ولادیمیر شروع به غمگین، اما جنگجو به او آمد و گفت که او پسر جوان تر از خانه است، که قبل قوی، که یک روز از خشم پاره در نیمی از پوست، مچاله در دست او بود.

در این سوال که آیا او می تواند پچنگها برنده، یک مرد جوان خواست تا خود را تست، در حال حرکت به یک مبارزه با یک گاو نر خشمگین. آنها به مرد جوان در هنگ عجله، و اجازه دهید شل در گاو نر خود، آهن داغ مواج. مرد جوان گاو نر اعتراف کرده است نزدیک تر و حتی انبوه چرم جانبی خود را همراه با گوشت پاره. نبرد آغاز شد. در مقایسه با جنگجو بزرگ و ترسناک پچنگها بسیار پسر روسیه از دست داد. با این حال، پس از آن که دو سرباز مرد جوان را خفه به مرگ پچنگها را تصرف کردند. دشمنان وحشت زده و هراسان پراکنده است، اما در میدان جنگ، ولادیمیر شهرستان از Pereyaslavl تاسیس شد. بنابراین می گوید وقایع روسیه "داستان های گذشته سال". "افسانه Kozhemyako" - یکی از صفحات قهرمانانه اش.

از آن زمان، قهرمان افسانه های بسیاری نیکیتا Kozhemyaka است که اثبات قدرت عظیم خود را در یک بار چند چرم گاو انباشته می شکند شد. با گذشت زمان، و داستان مبارزه Kozhumyaki پچنگها اسطوره - در حال حاضر آن را به یک درگیری با مار بود. چنین رفتاری هنری جدا نشد. در تجسم Bessarabian استفان Vode نیز با مار تلاش (در درمان اولیه - با ترک).

"افسانه Kozhemyako". داستان کوتاه

دختر پادشاه، دور توسط مار در غار خود انجام شده، او خورده بود، مانند دختران دیگر، به دلیل زیبایی وصف ناپذیر آن است. مارها، به جای غذا خوردن، او را به عنوان همسر خود را گرفت. داشتن دست از او که است قوی تر مار تنها یک پسر نیکیتا Kozhemyaka، او انتقال این اطلاعات را به پدرش، او یک یادداشت نوشت و ضمیمه آن به گردن سگ، درست در پشت آن گیر کرده است. و پس از آن پادشاه جهت پیدا کردن Kozhemyako و از آنها بخواهید به رفتن به جنگ با مار صادر شده است. دیدن است که او توسط فرستادگان پادشاه بازدید شد، Kozhemyaka از ترس دوازده پوست، که در دست خود مچاله پاره پاره. نژند توسط این واقعیت است که به دلیل این که او خواهد از دست دادن بزرگ رنج می برند، مرد جوان در ابتدا حاضر به نجات شاهزاده خانم. سپس آنها را به یتیم نزد او آوردند بدون پدر و مادر به دلیل مار ملعون است. مرد جوان، با غم و اندوه خود را پس از آماده سازی کمی نقل مکان کرد می رود مار و آن را می کشد. این داستان یک مرد جوان Kozhemyako، برنده مار است.

گزینه دوم

بازگویی دیگر حاوی یک نسخه مختلف از وقایع. شکست مار رحمت Kozhumyaki و تغییر زمین که در آن نیکیتا موافق می پرسد. مهار به گاوآهن مار شروع به شخم زدن زمین از شهرستان از کیف و به دریای خزر است. تقسیم زمین، مار تصمیم می گیرد به تقسیم دریا. پس از رانده مار به عمق Kozhemyaka وجود دارد آن را غرق، در نتیجه مردم از تبه کار آزاد. بنا به افسانه، هنوز مرزهای قابل مشاهده مار گذاشته شد. مردم آنها را لمس نیست، می روم در حافظه نیکیتا Kozhemyako شکست ناپذیر است.

تفاوت بین حماسه ها و تواریخ

"افسانه Nikite Kozhemyake" (در نسخه اوکراین - در سیریل Kozhemyako) - وقایع است. هر چند که نه تنها تاریخچه قهرمان، بلکه حماسی. در تاریخ و افسانه هستند تفاوت ها و شباهت قابل توجهی وجود دارد. مجموع:

  1. دشمن نیاز به قرار دادن مرد جوان به مبارزه، و است خود را ندارد.
  2. برای مبارزه با هیچ ورزشکار قهرمان، به عنوان یک جوان، پسر.
  3. در مورد یک مرد جوان، پدر خود می گوید.
  4. دشمن - همیشه یک قهرمان از قدرت های بزرگ و اندازه عظیم.
  5. پیروزی پیش دشمن است، اما مورد ضرب و شتم.

تفاوت:

  1. یک هنرمند ساده - قهرمان حماسه یک جنگنده و قهرمان حرفه ای وقایع است. او تنها به این دلیل از دست کار فرسوده خود برنده است.
  2. در تاریخ از این رویداد است که همیشه به بافت تاریخی گره خورده است. حماسه را نمی کند.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.atomiyme.com. Theme powered by WordPress.