اخبار و جامعهفلسفه

آزادی و مسئولیت از فرد است. مشکل از آزادی و مسئولیت انسانی

موضوع در سوال در زمان ما بسیار مرتبط است. حق آزادی به عنوان یک فرصت برای هر فرد به انجام هر گونه اقدامات مورد نظر در اختیار خود و خود به خود در چارچوب قوانین مربوطه درمان، در حالی که احترام به حقوق و آزادی های دیگران.

مشکل از آزادی و مسئولیت انسانی

برای شروع این است که تفسیر این دو مفهوم. آزادی - یکی از اصلی دسته فلسفی پیچیده که در تعریف جوهر انسان. این توانایی فرد را به فکر کردن و انجام اقدامات خاصی، تنها بر نیات خود، علایق و خواسته های خود را بر اساس، و نه در معرض به خارج است.

در جهان امروز، از نظر سرعت از تکامل تمدن، نقش ویژه ای فرد در چارچوب اجتماعی تقویت به اندازه کافی سریع است که چرا بیشتر و بیشتر یک مشکل آزادی و مسئولیت از فرد به جامعه است.

از زمان های قدیم تا به امروز تقریبا در تمام سیستم فلسفی توسعه یافته پرشور در مورد این ایده آزادی هستند. اولین تلاش برای توضیح رابطه آلی آزادی به نیاز به رسمیت شناختن آن متعلق به بندیکت اسپینوزا. او این مفهوم از نظر نیاز درک تفسیر شده است.

درک بیشتر از وحدت دیالکتیکی اتحادیه ابراز Fridrihom Gegelem. از نقطه نظر علمی، راه حل ماتریالیستی دیالکتیکی از مشکل به رسمیت شناختن آزادی به عنوان یک ضرورت عینی است.

در جامعه از آزادی فردی منافع به شدت محدود شد. در این راستا، یک مشکل وجود دارد: تک انسان - است یک فرد و خواسته های خود را اغلب با منافع جامعه منطبق نیست. بنابراین، یک فرد باید قوانین اجتماعی را دنبال کنید، زیرا در غیر این مملو از عواقب.

در حال حاضر (اوج توسعه دموکراتیک) مشکل آزادی فردی به وضعیت جهانی رشد می کند. حالا می توان آن را در سطح بین المللی حل شده است. برای این کار، انواع "امنیت" قانون، که حقوق و آزادی به تشریح به طور سیستماتیک توسعه یافته و به تصویب رسید. این است که در دنیای مدرن اساس هر سیاست است. با این حال، تمام مشکلات به امروز تمرکز حل در جهان و، به ویژه، در روسیه است.

ما همچنین باید از تلفیق عقاید از مفاهیمی مانند آزادی و مسئولیت انسان به ذکر است، با توجه به این واقعیت است که برای اولین بار است مسامحه نیست، و برای نقض حقوق شخص ثالث و آزادیهای فردی مسئول مطابق با قانون تصویب شده توسط جامعه است. مسئولیت - قیمت به اصطلاح آزادی است. آزادی و مسئولیت یک مشکل رو به رشد در هر کشور در جهان است، و آن را به عنوان یک اولویت، و جستجو برای راه حل - وظیفه مهم برخوردار است.

یک نوع از آزادی از نقطه نظر فلسفه

این می تواند:

  • داخلی (ایدئولوژیک، معنوی، آزادی از ذهن، موافقت خود را با روح و است.)؛
  • خارج (ناشی در تعامل با جهان خارج، مواد از آزادی، آزادی عمل)؛
  • مدنی (آزادی اجتماعی، که به آزادی دیگران را محدود نمی کند).
  • سیاسی (آزادی از نفوذ استبداد سیاسی)؛
  • دین (انتخاب از خداوند)؛
  • معنوی (به اصطلاح قدرت فرد بیش از نفس خود، احساسات و احساسات گناه آلود)؛
  • اخلاقی (انتخاب انسان در مورد اصل خوب یا بد خود)؛
  • اقتصادی (آزادی به دفع تمام اموال خود را به صلاحدید خود)؛
  • درست است (میل به آزادی از طبیعت انسان)؛
  • طبیعی (به رسمیت شناختن نیاز با توجه به قوانین طبیعی به منظور زندگی می کنند).
  • عمل (توانایی با توجه به انتخاب آگاهانه عمل) به؛
  • انتخاب (بیونیکی توانایی انسان را بررسی کنید و گزینه قابل قبول ترین برای خود رویداد نتیجه را انتخاب کنید).
  • خواهد (اعطای فرصتی فردی با توجه به خواسته ها و ترجیحات خود را انتخاب کنید).
  • مطلق (وضعیتی که در آن اراده هر فرد در آن است که موضوع را به تخلف در بخشی از اراده از دیگر شرکت کنندگان نیست).

آزادی تنظیم کننده

آنها در درجات مختلف آن محدود است. اینها عبارتند از:

  • آزادی دیگران.
  • دولت؛
  • فرهنگ؛
  • اخلاق؛
  • طبیعت؛
  • آموزش و پرورش؛
  • قوانین؛
  • اخلاق؛
  • آداب و رسوم خود و اباتمنت؛
  • درک و آگاهی از نیاز.

نمونه هایی از آزادی و مسئولیت ملاقات، پس به صحبت می کنند، در هر مرحله. اگر ما آنها را از نقطه نظر از مشکل با توجه به این دسته بندی ها در نظر بگیرید، در اینجا وضعیت می توان به نسبت: آسیب یا کشتن مجرم در این دوره از دفاع از خود، سرقت مواد غذایی برای خود گرسنه مادر، کودکان، و دیگران است.

رویکردهای فلسفی به تفسیر از مفهوم

نمایندگان باستان فلسفه (سقراط . دیوگنس، سنکا، اپیکور، و دیگران) بر این باورند که آزادی - معنا و هدف از وجود انسان است.

مدرسی قرون وسطی (آنسلم Kenterberiysky، آلبرت ولیکی، های FOMA Akvinsky و همکاران) برای قبول آن را به عنوان یک دلیل، و هر گونه اقدامات متعهد در طول این تنها در دگم کلیسا ممکن است، در غیر این صورت آزادی شناسایی شده با فرقه، گناه سنگین است.

نمایندگان جدید زمان (پل از Anri Golbah، توماس هابز، پیر لاپلاس سیمون و همکاران) آزادی به عنوان شرایط طبیعی فرد نسبت به عدالت و برابری اجتماعی تفسیر شده است.

دقت موضوع را در فلسفه کلاسیک آلمان مطالعه قرار گرفت. به عنوان مثال، امانوئل کانت معتقد بود که آزادی - شی معقول (ایده)، تعلق دارد تنها به انسان است، اما به Ioganna Fihte آن - تنها واقعیت مطلق.

مفهوم مسئولیت

این دسته از حقوق و اخلاق، که نشان دهنده روابط اخلاقی و حقوقی و اجتماعی فرد را به کل بشریت به طور کلی و به طور خاص به جامعه است. ایجاد جامعه مدرن، تقویت عنصر آگاه در چارچوب زندگی اجتماعی آن، صمیمیت و همدلی از مردم برای استقلال برای مدیریت جامعه، و این همه با هم با مسئولیت اخلاقی هر فرد.

چارچوب قانونی را از اداری، جنایی و در حال حاضر مسئولیت مدنی، که، علاوه بر تشخیص جرم، در نظر گرفتن پیامدهای اخلاقی مجرم (شرایط آموزش و پرورش خود، شغل، سطح هوشیاری گناه، تمایل به تصحیح بیشتر). برابر این پس زمینه، مسئولیت اخلاقی و حقوقی در هم تنیده (روند درک منافع فردی از افراد پس از آن به درک درستی از قوانین پایداری توسعه از تاریخ منجر).

انطباق با تمام حقوق و آزادیهای فردی، و همچنین وجود مسئولیت در مقابل قانون برای جرایم - از ویژگی های اصلی حاکمیت قانون.

تکامل و بهبود تمدن بشری دیکته نیاز به توسعه متمدن و جنبه های قانونی، به طوری که مفهوم دولت کاملا قانونی، که به عنوان معادل هر دولت عمل کرده است.

من به بی قانونی رفت بودن (حقوق بشر و آزادی می کند ارائه نشده است و محافظت شده است). تا به امروز، جامعه را در اختیار روش های جدید خود را از آرایش قانونی فرد، ارائه او اعتماد به نفس در آینده است.

همتایی از مفاهیم مورد هویت

مفهوم آزادی فردی جنبه فلسفی زندگی تاثیر می گذارد. در برابر این پس زمینه، سوال بلاغی: "آیا فرد دارای آزادی واقعی، و یا هر آنچه او می کند با قوانین اجتماعی و هنجارها، که در آن فرد است وجود دارد دیکته؟" اول از همه آزادی - یک انتخاب آگاهانه در مورد چشم انداز و رفتار است. با این حال، جامعه به شدت به معنای آن از قوانین مختلف و مقررات، که توسط قصد ایجاد یک توسعه هماهنگ از فردی در داخل نظام اجتماعی ایجاد می شود محدود می کند.

ذهن های بزرگ تعجب: "چه رابطه آزادی و مسئولیت است" آنها به این نتیجه رسیدند که مسئولیت - پایه و اساس هسته داخلی انسان، که به تنظیم موضع اخلاقی و جزء انگیزشی در اقدامات خاصی و رفتار به طور کلی. در یک وضعیت که در آن فرد رفتار خود را با توجه به تنظیمات اجتماعی تنظیم می کند، آن را به توانایی های درونی انسان به عنوان وجدان می آید. با این حال، چنین ترکیبی از مفاهیم متضاد بیش از هماهنگی ظریف هستند. در عوض، آزادی و مسئولیت فردی به همان اندازه مکمل و متقابلا منحصر به فرد هستند.

مسئولیت

آن است که:

  • اجتماعی؛
  • اخلاقی؛
  • سیاسی؛
  • تاریخی؛
  • قانون؛
  • جمعی؛
  • شخصی (فردی)؛
  • گروه.

نمونه های مختلفی از مسئولیت وجود دارد. این می تواند شامل مورد زمانی که شرکت "جانسون و جانسون" اثری از سیانید در کپسول "تیلنول" پیدا شده است، را کنار گذاشته تولید این محصول است. از دست رفتن کل در این مورد به 50 میلیون $ بوده است. پس از آن، مدیریت شرکت اعلام کرد که آنها در حال گرفتن تمام اقدامات ممکن برای حفاظت از مردم. این یک نمونه از مسئولیت اجتماعی است. متاسفانه، چنین مواردی در بازار مصرف کننده مدرن هستند می تواند بسیار نادر است.

شما می توانید نمونه های خانگی از مسئولیت و آزادی را، هنگامی که یک فرد دارای آزادی انتخاب موسیقی او می خواهد به گوش دادن، بلکه محدودیت در زمان گوش دادن به آن (اگر به موسیقی پس از یازده ظهر، مسئولیت اداری بسیار بلند است، با نتیجه آن است که وجود دارد چهره جریمه).

مدل جامعه انسانی و روابط

تنها سه وجود دارد:

  1. مبارزه برای آزادی (یک درگیری آشتی ناپذیر و دسته ها در فضای باز از داده ها).
  2. انطباق با محیط زیست (فرد به طور داوطلبانه به پیروی از قوانین طبیعت، به خطر انداختن تمایل خود و تمایل به رایگان).
  3. فرار از واقعیت های اطراف (مردم، ناتوانی جنسی خود را در مبارزه برای آزادی آگاه، آن را به یک صومعه فرستاده و یا خارج به خود).

بنابراین، در روند درک آزادی و مسئولیت چگونه به هم پیوسته، باید به حساب رفتار فرد را. اگر فرد روشنی آگاه است که او یک عمل خاص انجام می دهد، و در تلاش برای رفتن نه در برابر هنجارهای اجتماعی به خوبی تثبیت و قوانین، دسته در هماهنگی کامل با یکدیگر در نظر گرفته است.

انسان به عنوان یک فرد می تواند تنها به این شرط که او آزادی خود را با استفاده از به عنوان یک حق انتخاب تحقق یابد. شما همچنین می توانید توجه داشته باشید که این چگونه بالا موقعیت در زندگی است، فقط به عنوان وسیله و راه برای رسیدن به آن را در هماهنگی با قوانین تکامل واقعیت باشد. مفهوم مسئولیت، به نوبه خود، در ارتباط با نیاز به ایجاد یک انتخاب آگاهانه از راه است و به معنی برای اطمینان از دستیابی به هدف مورد نظر.

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آزادی منجر به تظاهرات یک مسئولیت پذیری فردی و مسئولیت اعمال خود را کارگردانی محرک.

به مسئله هویت در چارچوب فلسفه اگزیستانسیالیسم

این مفهوم از منظر اگزیستانسیالیسم - اما وسیله ای برای فعال کردن هستی مادی افراد سازنده آن - یک هدف را در خود، اما کارکنان در این زمینه است. در این مورد، جامعه هدف به در دسترس توسعه معنوی رایگان هر فرد، تضمین نظم حقوقی با توجه به مداخله در آزادی او. با این حال، نقش جامعه ذاتا منفی است، و آزادی های ارائه شده توسط فرد، به نفع یک عبارت خاص (آزادی سیاسی، اقتصادی، و غیره).

نمایندگان این فلسفه معتقد بود که آزادی واقعی تنها در جنبه ی معنوی (مخالف اجتماعی)، که در آن افراد به عنوان وجود در نظر گرفته، به جای این افراد از روابط حقوقی قابل فهم است.

مشکل اصلی شخصیت در فلسفه اگزیستانسیالیسم - او را از جامعه، که به عنوان انتقال از محصولات از فعالیت های فردی از یک نیروی متخاصم مستقل، و همچنین به عنوان یک کشور از رویارویی فرد و کل سازمان کار، نهادهای دولتی، سایر اعضای جامعه درک، و غیره بیگانه ..

به خصوص در عمق این فلسفه به بررسی تجارب ذهنی به عنوان هویت از خود بیگانگی از جهان خارج (به عنوان مثال، یک حس بی تفاوتی، بی تفاوتی، تنهایی، ترس، و غیره).

با توجه به اگزیستانسیالیست، مرد در برابر اراده او در این دنیای عجیب و غریب برای او قرار می گیرد، به یک سرنوشت مشخص. در این راستا، فرد به طور مداوم با مسائل مربوط به معنای زندگی خود را نگران است، دلایل وجود سوله در جهان، انتخاب راه، و به همین ترتیب. D.

با وجود معنویت اغراق آمیز از مرد (غیر منطقی)، اگزیستانسیالیسم ساخته شده است سهم قابل توجهی به توسعه از روش های مختلف فلسفی، که در آن یک شخص را درک به عنوان یک فرد، با هدف شناسایی ماهیت انسان است.

مشکل شخصیتی در فلسفه اگزیستانسیالیسم است در جنبه مدرن از این موضوع منعکس شده است. این شامل افراط به اصطلاح، اما این بدان خود را متوقف کند را به یک سهم با ارزش را به درک خاصی از فرد و جامعه. فلسفه اگزیستانسیالیسم توسط اصول آن به نیاز برای یک بررسی کامل از موجود در حال حاضر از ارزش هایی که هدایت جامعه و مردم به عنوان یک فرد اشاره کرد.

راست به عنوان یک معیار آزادی و مسئولیت شخصی

این عمل به عنوان معیاری رسمی از آزادی موجود از مرزهای خود اشاره گر ضروری و ممکن، و همچنین به عنوان هنجار. علاوه بر این، سمت راست - حافظ آزادی در نظر گرفته، به معنی حفاظت و حفظ آن است. با توجه به این واقعیت است که آن را در مقیاس مشروع است، سمت راست قادر به عینی منعکس کننده سطح به دست آمده از توسعه اجتماعی است. در این معنا، این دسته از - اندازه گیری پیشرفت است. این معیار آزادی به عنوان یک توسعه محصول، و نوع مسئولیت اجتماعی اندازه گیری است - در نتیجه از این نتیجه رسیدند که سمت راست است.

فیلسوف آلمانی اف هگل آن را به عنوان به وجود واقعی از مفاهیم مانند آزادی و مسئولیت فردی را دیدم. قلمرو آزادی، در نظر گرفته شده برای اطمینان از استقلال شخصیت فردی بیرونی است - همچنین دیدگاه کانت به آنچه به عنوان حق شناخته شده است. تنها بزرگترین نویسنده روسی لئو تولستوی در برابر همه شانس معتقد بودند که حق - خشونت علیه فرد.

موجود مقررات قانونی - این هنجار آزادی، که از نظر قانونی به رسمیت شناخته شده و بیان شده توسط قوانین دولتی است. به عنوان روشن شده است، رانش اصلی جنبه های قانونی آزادی - حفاظت فردی از قرار گرفتن در معرض به خارج از استبداد در بخشی از مقامات، و توسط دیگر شهروندان.

جمعبندی فوق، می توان نتیجه گیری کرد که مقوله های مانند حقوق، آزادی و مسئولیت از فردی، از نزدیک مرتبط: اولین ضامن از ثانیه های سوم است.

مفهوم مسئولیت

آنها را می توان به عنوان یک کلاسیک و غیر کلاسیک است. جوهر از مفهوم اول - فرد مسئول برای آنچه که او به آنها انجام داد. در این مورد، موضوع باید آزاد و مستقل باشد. مفاهیم هستند از نزدیک مرتبط - در این مرحله یک بار دیگر بیانیه ای که آزادی و مسئولیت فردی را نشان می دهد.

مشاهده موضوع که انجام عمل، باید درک روشنی از عواقب آنها. نکته کلیدی نهایی از مفهوم کلاسیک - فرد باید مسئول اعمال خود باشند (برای مثال، قبل از رئیس، دادگاه، توسط وجدان خود، و غیره ...). در این مورد، اقدامات موضوع مخفف متهم کرد.

اخلاق مسئولیت - جزء اخلاقی عمل می کنند. در این راستا، بیانیه ای قوی تر: "هیچ عمل وجود دارد - هیچ مسئولیتی در قبال آن است." در صورتی که یک وضعیت که در آن موضوع به یک عضو از این گروه است، و در نتیجه آن را غیر ممکن برای پیش بینی اثرات اقدامات خاص وجود دارد، لازم است از یک مفهوم جدید است. آن را تبدیل به مفهوم غیر کلاسیک. در ارتباط با این موضوع در حال حاضر در ابتدا نمی مسئول اعمال بد خود را در چارچوب نهادی موجود، و برای تکمیل موفقیت آمیز از کسب و کار سپرده به او. و در اینجا، به رغم عدم اطمینان در حال حاضر، فرد مشکل را از طریق سازمان واگذار مسائل مناسب (فرآیند مدیریت اجرای آن) را حل میکند. در حال حاضر، مفهوم غیر کلاسیک از مسئولیت است با مفهوم آزادی مطلق انسان نیست، و با توابع و هنجارهای یک جامعه دموکراتیک است.

بنابراین، اگر شما شروع به درک که چگونه به هم متصل آزادی و مسؤولیت از موضوع، اولین چیزی که برای تعیین مورد خاص از اجرای این دسته است. سپس شما باید به لوازم جانبی به این یا آن مفهوم را نصب کنید. در نتیجه، دو گزینه را می توان با به دست آمده است: آزادی و مسئولیت شخصی متحد و هماهنگ با یکدیگر ارتباط دارند و یا، برعکس، متفاوت شرایط همایند، با توجه به قوانین حاکم اجتماعی و هنجارهای.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.atomiyme.com. Theme powered by WordPress.